این اولین میدان در بدو ورود از طرف غرب به کاشمر است . این میدان هم یکی از میادین

بزرگ و زیبای کاشمر ست . و شهرداری با نصب مجسمه در اطراف میدان ذهنیت خوبی

برای مسافرینی که از سمت خلیل آباد، بردسکن ، سبزوار، طبس و تهران  وارد کاشمر

می شوند ، ایجاد می کند.

چهار خیابان اطراف این میدان عبارتند از : بلوار جانبازان از شمال ، بلوار مطهری از شرق

بلوار خلیل آباد از غرب و جنوب هم به ترمینال مسافربری منتهی می گردد.

چشم انداز باغهای انگوری و کوههای آبی رنگ و کویر در اطراف اتوبان خلیل آباد به سمت

میدان مطهری بسیار زیباست خصوصا در فصل بهار...

یکی از شخصیتهای بارز کاشمر که در چندین دهه شاید مشهورترین شخصیت ولگرد در کاشمر

بود . این مرد معروف همیشه در اطراف فلکه مرکزی و خیابانهای اصلی می چرخید و مردم به او

کمک می کردند و علاوه بر اینکه خیلی ها او را اذیت می کردند و مسخره اش می کردند اما در

دل همه او را دوست داشتند و جالب است که برای اینکه  یک کاشمری  را در  هر کجای   ایران

شناسایی کنند باید ملنگ را می شناخت . این شخصیت علاوه بر پوشیدن لباسهای زیاد روی

هم و خصوصا پوشیدن کت معروفش که با سیم و نخ و طناب کت و شلوارش را می بست   یک

اسلحه معروف داشت که شاید وزن آن به سی کیلو می رسید چون او هرچه را پیدا می کرد به

آن آویزان می کرد و او از صبح تا شب در خیابانها مشغله مردم بود .

ملنگ جدا از اینکه سال به سال حمام نمی رفت و یک گوش هم نداشت و همیشه خود را

یک نظامی فرض می کرد و داخل پیاده رو رژه می رفت هر کس که قصد اذیت او را  داشت ،

کافی بود می گفت: ملنگ .... گررررررررر ...  و ملنگ هم او را دنبال می کرد و اگر به گیرش

می آمد او را کتک می زد .  ملنگ  می گفت :  من از اینکه به  من  ملنگ می گویند  بدم

نمی آید فقط  از همون گررررش که می گویند بدم می آید.

بالاخره او در سن حدود پنجاه سال از دنیا رفت ، گرچه شخصیتهای دیگری هم مثل او در

داخل پیاده رو ها ولو بودند مثل: احمد فنر ، احمد بنز و .....